حجت الاسلام حاج آقا دهنوی
حسین دهنوی با عناوین مختلفی از قبیل حاج آقا دهنوی، حجت الاسلام دهنوی، استاد دهنوی، دکتر دهنوی و… شناخته شده است. از لیست زیر موضوعات مورد نظرتان را انتخاب کنید:
کانال تلگرام حجت الاسلام حاج آقا دهنوی
بیوگرافی حجت الاسلام حاج آقا دهنوی
آدرس و تلفن مشاوره، ارتباط و تماس با حجت الاسلام حاج آقا دهنوی
دانلود سخنرانی هنر عشق بازی (زناشویی) حجت الاسلام حاج آقا دهنوی
دانلود برنامه گلبرگ حجت الاسلام حاج آقا دهنوی
دانلود کتاب گلبرگ زندگی حجت الاسلام حاج آقا دهنوی
سایت حجت الاسلام حاج آقا دهنوی
اینستاگرام حجت الاسلام حاج آقا دهنوی
همسر حجت الاسلام حاج آقا دهنوی
حاج آقاسلام
به اجبارزندگی و بی پولی دختر عموم رو یکساله عقد کردم وهیچ علاقه ای بهش ندارم ۱۹ سالشه
خیلی سعی کردم ولی نشد
ی دختردیگه رو دوس دارم اونم عاشقمه۲۵ سالشه
و به خواستگاراش جواب رد میده
چیکارکنم.هنوز عروسی نکردم اینو رد کنم بره؟
عشق وعلاقه نیست
انگیزه م واسه زندگی و دلخوشیم همه پریدن
حتما جواب بفرستین
سلام شوهرم دست به زن داره زود عصبانی میشه وقتی عصبانی میشه منم عصبانی میشم ودرگیری مون زیاد میشه ممکنه جونمو ازدست بدم ومیگه اگه زبون نزنی اینقد عصبانی نمیشم.ولی بد دهن وفحاشه ومنم نمیتونم تحمل کنم بخاطر همون زبون میزنم چون خونم بجوش میاد.الانم سرکارنمیره هردم یک بهانه میاره.چند وقت پیشم هی میگفت میخام برم سوریه درحالی که حتی نماز نمیخونه یایکبار میخونه.به نظر شما این زندگی آخر وعاقبتی داره.واینکه ما سه ساله ازدواح کردیم یک دختر 2ساله دارم .منم زیاد گیر میدم میدونم.وقتی هم زیاد میگم طلاق میگیرم میگه باشه ولی خیلی خیلب عصبانی میشه.خونه ازخودمونه.با پدرومادرش دوطبقه مجزازندگی میکنیم وفقط درب وردوی مشترکه همیشه ولی صدای دعوامون همه جا میپیچه.هر روز باهم دعواداریم اگر زیاد بگم زود کنترلشو ازدست میده ومنو میزنه.اگه میشه منو راهنمایی کنید.لطف کنید هیچکس سوالمو نبینه وجوابو به خوم بفرستید.ممنونم.خدانگهدار
سلام حاج آقا
وقت بخير
دخترى هستم ٢٧ ساله و هشت ماه از آقايى خوشم اومده و قصد ازدواج با ايشان را دارم.
پدرم موافق هستند. اما مادرم و خواهر و برادرانش مخالف. متاسفانه دايى ها و خاله بايد براى من تصميم بگيرند.
اگر امكانش هست لطف بفرماييد و به بنده اجازه ملاقات حضورى بدهيد.
باتشكر
سلام
سلام حاج آقا تور خدا راه چاره نشون ما بده جوانان مومن تو گناه دارن میسوزن و متاسفانه خانوادها کمک نمیکنند
دختری هستم دانشجو ومدتی است یکی از همکلاسیهایم که در عقیده وخالاق ورفتار بیسیار شبیه من است از من خواستگاری کرده ومن هم واقعا از ته قلب ایشون دوس دارم و به ازدواج با ایشون راضی ام
ولی متاسفانه خانواده من بسیار سنتی فکر کرده و اصلا برای من هیچ کاری نمیکنن حتی به من اجازه نمیدن در موردش صحبت کنم
چون این پسراز یه شهر دیکه است که ۳تا۴ساعتی با ما فاصله داره ولی آقا پسر وخانوادهداش گفتن میاد شهر دیگه که نزدیکتر خانواده من باشه
این آقا پسر بسیار مومن و با توجه به وضع جامعه امروز چون میخاد به گناه نیفته میخاد با من که بیسار شبیه ایشون هستم ازدواج کنه
منم که اسیر فرهنگ و اصلا روم نمیشه درموردش برا خانوادم توضیح بدم حالا پدرم ناراضیه چون نمیشناسش بقیه اعضا خانواده هم هیچ کاری برای من نمیکنند و هیچ مسیولیتی به عهده نمیگیرن …
هر چی من اصرار میکنم بابا اجازه بدین یه جلسه بیان خونه ما از نزدیک ببینید خیلی نظراتون عوض میشه ولی متاسفانه هیچ کدوم خانواده من نه مسیولیتی به عهده میگیرن ونه بلدن توکل کنند ….
واقعا هم من خیلی دارم اذیت میشم و هم جوون بنده خدا خیلی اذیت میشه
ما حالا باید چکار کنیم
تور خدا کمک کنید جوونا تو گناه دارن میسوزن
با عرض سلام
دکتر دهنوی واقعا عالی هستند.
سلام حاج اقا.شوهر من اصلا به امام ها و بهشت و جهنم هیچ اعتقادی نداره.عقایدش رو به دختر ده ساله ام هم میگه.من خیلی باهاش حرف میزنم و بحث میکنم و دلایل منطقی براش میارم ولی انگار داری به سنگ میگی.میگه من فقط به خدا اعتقاد دارم .در ضمن خیلی غیر منطقی حرف میزنه.من چه رفتاری باهاش بکنم.من لیسانس دارم و شوهرم تا پنجم ابتدائی سواد داره.
سلام روزتون بخیر
چگونه می توانم با آقای دکتر دهنوی حضوری یا تماس تلفنی داشته باشم .
بنده مجرد هستم و تقریبا ۲۰سال پیشیرپرستی و نگهداری دو بچه یتیم که هر دو متأسفانه مهجور هم هستند بر عهده گرفتم
و تا کنون باهمزندگی می کنیم .متأسفانه دو سالی هست که با یکی ار اینها به مشکل خوردم .می خواهم در مورد این موضوع با آقای دکتر صحبت کنم تا کمک و راهنمایی کنند تا تصمیم درستی در قبال این بچه ها بگیرم . لطفا به نامه اینجانب زودتر رسیدگی کنید .
پیشاپیش از زحمات شما کمال تشکر را دارم.
سلام چندوقته خواستگار برای دختر م آمده پسره چندبار امد خونمون رفت منو شوهر م دیروز آمدیم تهران زنگ زدیم بیا جلومون گفت کارگاهم داداشم نیست که اینجارو بزارم براش بیام ما هم وقتی رسیدیم نزدیک خونشون گفتیم ادرس کارگاه بده تابلویی انجا گفت من خونه ام بیایید خونه رفتیم دیدیم ماشین هم تو حیاط روش هم پوشیده غروب هم که با داداشش برگشتیم فهمیدم که داداشش توکارگاه بوده وبه ما دروغ گفته حالا گفتم ازشما راهنمایی بگیرم که چکار کنم الان از پسره بپرسم برای دروغش یا به دختر م بگم