ایمیل دکتر شاهین فرهنگ
دانلود سخنرانی روانشناسی
سخنران مورد نظرتان را انتخاب کنید
دکتر علیرضا نبی - حجت الاسلام حاج آقا دهنوی - دکتر شاهین فرهنگ - دکتر حسین طهماسبی - دکتر هلاکویی - دکتر حبشی - دکتر شهرام اسلامی - دکتر مجد - دکتر انوشه - دکتر شیری - احمد حلت - دکتر آزمندیان - سهیل رضایی - دکتر علی بابایی زاد - دکتر ابراهیم میثاق - دکتر رضا ناظری - دکتر امیر مهرداد خسروی - دکتر غلامعلی افروز - دکتر سیما فردوسی - دکتر عبدالرضا کردی - دکتر علیرضا تبریزی - دکتر عیسی جلالی - دکتر مصطفی تبریزی
سلام ،از اقای فرهنگ یه سوال داشتم نمیدونم این پیام به ایشون میرسه یا نه ،با یه مرد که بیرون از خونه سیگار میکشه وفک میکنه خانمش نمیدونه خانم هم میدونه وبه روی خودش نمیاره اون هم اصلا نمیخاد خانمش بفهمه خانم چه رفتاری باید بکنه به روی خودش بیاره ؟نیاره ؟ممنون میشم جوابمو بدین
سلام من قبلاً مسواک نمیزدم و در هفده سالگی به دلیل دندان درد مجبور شدم مسواک بزنم و بعد از چند روز اطرافیانم بهم گفتن که دندونام خیلی سفید و مرتب هست این تعریف باعث شد که همیشه مسواک بزنم حتی وقتی که سر کار بودم.
من فکر میکنم که یه همچین رفتاری تاثیر بسیار زیادی داره مثلا وقتی سیگار نمیکشه بگین چقدر دندونهای زیبایی داره و دهانش خوشبو هست و با این مضمون که چون همسرتون اهل دود نیست خیلی دوسش دارین اونو به ترکش تشویق کنید البته اگه همسرتون متوجه بشه که این یه نقشه هست احتمالا نتیجه عکس بده
آقای فرهنگ من پنج سال پیش که میشدم چهارده ساله سخنرانی هاتونو میشنیدم خیلی دوست داشتم ودارم یه بار بیبینمتون خوب به هر صورت الان آقای فرهنگ خیلی حرف برا گفتن دارم ولی خلص شون آقای فرهنگ من دختر نوزده سالی هستم که میشه گفت نه لذتی از کودکی داشتم نه از نوجوانی ونه هم حالا درکل دختری هستم که بعضیا ها میگن از بس باهوشم خودم تو زنده گیم گیر کردم اینقدر که روانشناسهای محله مون گیر میکنن مقابل من آقای فرهنگ نه انگیزه یی داشتم نه دارم ونه فکر میکنم که داشته باشم هیچ چیز حالمو خوب نمیکنه هیچ چیزی رو دوست ندارم یعنی اینایی که میگم از شش سالم که بوده اینجوریم تاحالا ..اینجوریا بگم شاید هزار چند عمرم همیشه تصمیم میگیرم ولی عملی کردنش اصلا نمیتونم ….هر راهی رو بیگید امتحان کردم اما در کل نمیشه نه راه مطالعه نه راه گفتگو باروان شناس های اینجا نه با ملا ها خلاصه به هیچ چیز نمیشه …فقط یه چیز آره یه پسری یک ونیم سال پیش اومد زنده گیم فقط همون یک ونیم ماهی که موند زنده گیم فقط همون یک ماه زندهگیم واقعا زنده گی بود اما رفت بعدش الان از قبل بدتر شدم فقط فکر میکنم شاید حالمواون خوب بتونه ااما اون نمیخاد دوستم نداره …فقط شمارو جون هر کی دوستش دارین یه راه منطقی بیگین چیکار کنم؟؟چی کنم ؟؟بخدا من این حالمو دوست ندارم چون دختر باتمام معنا پراز اعتماد به نفس وشجاع وفهمیده یی هستم اما نمیشه فکر میکنم من فقط هست شدم که امتحان بشم وهی ناکام وبدترش اینجا که فکر میکنم همه یی نوزده سال عمرم خاب بودم وهمش زنده گیم مثل که خاب دیدیم الان هر چی میخام پاشم از خواب ولی نمیتونم دیگه ناامید شدم چون میدونم نمیشه از این خاب پاشد …اما دوست ندارم اینجوری بمونم آرزو های زیادی دارم اما نمیشه رسیده نمیتونم …چی کنم شمارو خدا چی میشه فقط یک ساعت فقط بامن حرف بزنین خودتون نمیدونم ولی شما الان هزارم نفرین که امتحان میکنم شاید بتونم با حرف هاتون حالموخوب کنم ..لطفا فقط یه بار یه ساعت خیلی نیاز دارم …
سلام جناب فرهنگ. نمیدونم این پیام به دست شخص شما میرسه یا نه؟
ولی امیدوارم که برسه و شما جواب بدید.
همین الان سخنرانی شمارو در اصفهان سال 85گوش میکردم که در قسمت بحث اهداف شما به کتاب فلورانس اشاره کردید و گفتید چیزی به اسم تقدیر وجود نداره و در این کتاب گفته طرح الهی و اصلا اشتباهه.
من همزمان این کتاب رو مطالعه میکنم و بسیار حس عالی ب من میده.
توی کتاب نوشته همه ی ما یک کاری برای انجام دادن داریم و بهش گفته طرح الهی همون قانون دارمای شما.
گفته باید ایمان بیارید و از ترس و تردید و…. جدابشید و همواره خدا و ذهن الهی باماست.
میخوام بگم ایا این کتاب اشتباهه؟
یا من بد برداشت کردم؟
خواهش میکنم این سوالو جواب بدید من هم شمارو قبول دارم و هم خرفای متاب بهم ارامش میده حالا بین دوتاچیز دوست داشتنیم موندم. خواهشا جوابمو خودتون بدید.
من منتظرم خیلی برام مهمه. مرسی که هستین
سلام …پنج سالی از زندگی مشترکم میگذره اوایل بنا به دلایلی خیلی سرد بودم از هر لحاظی و تنبلی میکردم و با بچه آوردن بشدت مخالف بودم اما الان فهمیدم که اشتباه بوده کارام نمیخوام زندگیم از دست بدم اما شوهرم دیگه ازم سرد شده هر چی می گفتم بچه راضی نمی شد تا ی دعوایی میشد میگفت طلاق بگیر برو خونه بابات سر چیزای کوچیک بهونه میگیره دعوا میکنه
من چون میدونم کوتاهی ازخودم بود الان دارم تمام تلاشم میکنم اما با بی مهری همسرممواجه میشم سخنرانی های استاد گوش دادمگفت یه چند ماه محبت بکن و انتظار نداشته باش که زود جواب بده منم دارم همین کار میکنم اما تازگی ها شوهرم با بچه دار شدن موافق شده به شرطیکه اگه بچه امد و ب این زندگی دلگرم نشد میره و ی زن دیگه میگیره و منو ب هیچ عنوان طلاق نمیده چون پای بچه وسطه و اگه نمیتونم همین لان تا قبل بچه دار شدن طلاق بگیرم…
من تمام تلاشم رو برای درست شدن این زندگی میکنم فقط میخواستم ببینم بچه دار شدنم کار درستی؟الان واقعا دلم ی بچه میخواد
ممنون میشم راهنماییم کنید…
سلام …پنج سالی از زندگی مشترکم میگذره اوایل بنا به دلایلی خیلی سرد بودم از هر لحاظی و تنبلی میکردم و با بچه آوردن بشدت مخالف بودم اما الان فهمیدم که اشتباه بوده کارام نمیخوام زندگیم از دست بدم اما شوهرم دیگه ازم سرد شده هر چی می گفتم بچه راضی نمی شد تا ی دعوایی میشد میگفت طلاق بگیر برو خونه بابات سر چیزای کوچیک بهونه میگیره دعوا میکنه
من چون میدونم کوتاهی ازخودم بود الان دارم تمام تلاشم میکنم اما با بی مهری همسرممواجه میشم سخنرانی های استاد گوش دادمگفت یه چند ماه محبت بکن و انتظار نداشته باش که زود جواب بده منم دارم همین کار میکنم اما تازگی ها شوهرم با بچه دار شدن موافق شده به شرطیکه اگه بچه امد و ب این زندگی دلگرم نشد میره و ی زن دیگه میگیره و منو ب هیچ عنوان طلاق نمیده چون پای بچه وسطه و اگه نمیتونم همین لان تا قبل بچه دار شدن طلاق بگیرم…
من تمام تلاشم رو برای درست شدن این زندگی میکنم فقط میخواستم ببینم بچه دار شدنم کار درستی؟الان واقعا دلم ی بچه میخواد
ممنون میشم راهنماییم کنید…
آقای دکتر فرهنگ سلام ، حضورا میشه خدمت رسید .
لطفا راهنمایی کنید چطوری میشه دکتر فرهنگ عزیز رو ملاقات کرد .