برای دانلود سخنرانی های دکتر حبشی روی نام ایشان کلیک کنید:
دکتر حبشی
آدرس و تلفن مشاوره، ارتباط و تماس با مطب دکتر حمید حبشی
آدرس مطب دکتر حبشی: مشهد – خیابان فلسطین – نبش خیابان فلسطین۱۸- پلاک1
آدرس موسسه دکتر حبشی: مشهد – بلوار وکیل آباد – بلوار جلال آل احمد – جلال آل احمد 19 – پلاک 71 – طبقه اول- کدپستی 9188877965- مجتمع فرهنگی شاهدان
شماره تلفن ثابت موسسه دکتر حبشی:
05136093735
شماره تلفن همراه رابط (حامد امین طوسی):
09153065864
سایت رسمی دکتر حبشی (مجتمع فرهنگی شاهدان):
mf-shahedan.com
سلام.
من خارج از کشور زندگی میکنم.
چطور میتونم سوال مطرح کنم؟
سلام تو سایت شاهدان خیلی راحت میشه سوالتونو بفرستید و حداکثر3روز بعد جواب میدن
کتاب اقای حبشی درمورد ازدواج میخاستم.منظور ازحساب کاربری همون ایمیل توی ثبت نام اخه هرکاری میکنم میکنه رمز اشتباه ست
باسلام سوالاتم رو درمورد اختلال وسواس چه طوری بپرسم باید برای مشاوره سوالاتم روکجا بپرسم ایا خود دکتر جوابش رو میدهد؟ دکتر تلفنی هم وقت میدن من از یه استان دیگه هستم من دچار وسواس شدید هستم لطفا مرا راهنمایی کنید برام خیلی مهمه
با سلام و خسته نباشید
من ۱۹ سالمه و فارغ التحصیل رشته تجربی در تهران هستم. چن وقته به شدت دچار افسردگی شدید شدم به حدی که حوصله و انگیزه هیچکاریو ندارم. همه چی برام تکراری و یکنواخت شده، از چیزی خیلی لذت نمیبرم، انرژی هیچکاریو ندارم و به شدتم احساس پوچی و بی ارزشی میکنم ینی کلا از لحاظ روحی خیلی بهم ریختم. میخواستم اگه میشه هم بی زحمت یکم راهنماییم کنیدو هم اینکه اگه نیازه دارو برام تجویز کنید چون واقعا من با این وضع خیلی دارم عذاب میکشم
با سلام و خسته نباشید
من ۱۹ سالمه و فارغ التحصیل رشته تجربی در تهران هستم. چن وقته به شدت دچار افسردگی شدید شدم به حدی که حوصله و انگیزه هیچکاریو ندارم. همه چی برام تکراری و یکنواخت شده، از چیزی خیلی لذت نمیبرم، انرژی هیچکاریو ندارم و به شدتم احساس پوچی و بی ارزشی میکنم ینی کلا از لحاظ روحی خیلی بهم ریختم. میخواستم اگه میشه هم بی زحمت یکم راهنماییم کنیدو هم اگه نیاز برام یه دارویی چیزی تجویز کنید چون من واقعا خیلی دارم زجر میکشم از این وضعیت
باسلام، اینجانب پسری 28 ساله، معلم،فوق لیسناس و دارای موقعیت اجتماعی و مالی نسبتا خوبی دارم .پسرم در کنار شغل معلمی تجارت کوچکی هم به کشور آلمان و بعضی کشورهای عربی دارد.حدود3 و4 ماه پیش پسران همسایه قدیمی را میبیند و برای خرید اقلام تجاری با پدرشان لینک می شود و از همون جا متوجه میشود که خواهرشان مطلقه است و دارای یک پسر4ساله و بیماری پیوند کلیه است. پسرم توجه قرآنی و …دینی میاورد و اینکه پیامبر9 تا همسر اختیار کرد فقط آیشه شوهر نکرده بود. توجه بعدی اینکه این خانم به حلالی ازدواج کرده و سن اش از من کمتر است دختران امروزی با دوست پسر هستند من با مشاوران مختلفی صحبت کردم یا همین خانم یا هیچکس. (من گفتم پس هیچکس)گفته اگر شما مخالف باشید من بدون رضایت شما زن نخواهم گرفت. من سر دردهای شدیدی میشوم که با دارو خوب نمیشوم و پزشک توصیه به مشاوره کرده. خودم میدانم آمل سردردم همین موضوع است.سوال 1- چطور منصرفش کنم؟2- با توجه به اینکه برادران این خانم پل ارتباطی هستند چطوری این ارتباط را حذف کنم؟ لازم به توضیح است به هیچعنوان نمی توانم با این موضوع کنار بیام چون میدانم آینده فرزندم خراب میشود کما اینکه همسر قبلی این خانم پسرخاله اش است و از طلاقش هم حدود8 ماه می گذرد و فرزند این خانم پل ارتباطی است با همسر سابق اش ضمنا اینجانب از استان کرمان هستم مشاوره حضوری برایم مقدور نمی باشد.
حدود ۶ سال پیش زمان دانشجویی با جلسات استاد حبشی آشنا شدم . به جرات میتونم بگم جزء بهترین هاست
سلام
ببخشید آقای دکتر مشاوره تلفنی انجام مبدن؟
با سلام و خسته نباشید من مشکلی ک دارم این ک ۷ ماهه عقد کردم همسرم خداروشکر پسر خوبیه ولی من همش بهش سوظن دارم گوشیشو قفل کرده برای وات ساپشم قفل اثر انگشت گذاشته میگه نمیخوام پیامامو دوستام ببینن چطوری سوظنمو برطرف کنم و این ک جاری دارم ک خیلی راحت با همسرم شوخی میکنه من این کار اذیتم میکنه ب همسرمم میگه طرفداریشو میکنه .ممنون
سلام ببخشید هزینه ای هم بابت پاسخگویی دریافت میکنن
اگر دریافت میکنن چقدر هست .؟
استادپدرمن آلزایمر داره البته خیلی شدید نیست ولی بعضی اوقات بهم میریزه که کنترلی روی حرکاتش نیست.
ما دو تا خواهر ودوتا برادریم .هر کدوم دو هفته از پدر نگهداری میکردیم .یکی دو ماه بیشتره که خواهرم ویکی از برادرام.از نگهداری .پدر سر باز زدن.نوبت برادرم شد بعدا یه هفته.دیروز دیدم سر و صدا میاد.دیدم پدر وسط کوچه تو خاکها نشسته مثه کنجشکی که حسابی چلونده شده.وبرادرم( همون برادری که بمن ناسزاهای بدی گفته بود از اینکه خواهر از نگهداری پدر سر باز زده وایشون بمن تماس گرفت وهرچه فحش ناموسی بود بمن داد) ناسزا میگه بپدرو بمن میگه من دیگه نگهش نمیدارم این….بهرحال پدر آوردم خونه تا آخر شب گریه میکرد که سه بار منو زده الانم میزنه تو سرم که تو دیوونه ای .منو به در و دیوار زده و از خونه انداخته بیرون
شرمنده سرتون درد میارم
حالا تصمیم گرفته خونه سالمندان بذاریم .و همسر منم راضی نیست پدرم .پیش من باشه .منم موندم چه کنم ؟با همسرم هم پدرم نمیسازه .هی کل کل دارن.بخاطر ثوابش نمیخوام نگهش دارم.من میخوام بعدا عذاب وجدان نداشته باشم.بقول پسرم من خیلی نسبت به پدر و مادرم بیش از اندازه .و توانم خدمت کردم و میکنم .
وقتی مادرم پارسال ب رحمت خدا رفت .من خیلی بخودم رجوع کردم شکر خدا دیدم اصلا عذاب وجدان ندارم ونداشتم.ولی خواهرم بگفته خودش .عذاب شدیدی دارشته.
بهرحال خواستم از حضرت حافظ بپرسم آیا پدر ب سالمندان بسپاریم یانه؟
من از عذاب وجدان بعدش میترسم چه کنم بنظر شما استاد؟